گزيده مثل ها و كنايه هاي خوانساري 5
اندي جيك جيدوو گه از حد ردو endi jik jidov gee hadd raddu
اينقدر جهود است كه از حد گذشته است.
كنايه از :خسيس بودن است
اندي چراژ منبر برتي تا خدا پيرژ هيدو endi cheraje menbar berti ta khoda pireje hidow
آنقدر چراغ به منبر برده است تا خدا پسرش داده است
كنايه از :نذر و نياز كردن به درگاه خداوند است .
اندي دو غازي نبه endi do ghazi nabe
اينقدر دو غازي نباش
كنايه از : بخيل و خسيس بودن است .
او تك دماغ ow tok domagh
آب نوك بيني
كنايه از : بي ارزش بودن و رسوايي و فضيحت است.
او تك دماغ خلقه بهر كو كفتان چو ورف فسيلي دم پارو كفتان
شي و رو خنده زار مردم و او تك دماغي به تقصيري گه چندي باتو هاچسان و را بشتان
منبع : كتاب جغرافياي خوانسار . تاليف : حميد رضا مير محمدي
+ نوشته شده در جمعه هفتم دی ۱۳۸۶ ساعت 13:35 توسط ..::. محمد صابر دهاقین ..::..
|