کمژ ( قد) گل میخه ورتو  ( kamezh (ghad)gal mikha vortu )

غربال او به میخ افتاده است.

کنایه از : پیری و زمین گیری و پای لب گور است.

 

کیه خرس و بادیه مس   ( kiya kherso badiya mes )

خانه خرس و کاسه مس

کنایه از : بی نوایی و بی چیزی و فقر است.

 

گا از گاسون گرم ننالو  (ga ez gassune garm nadnalu )

گاو از اصطبل یا طویله گرم نمی نالد.

کنایه از : آرامش و آسایش

 

گرز  ادگو خورد پهلوون بو  ( gorz edgu khorande pahlevun bu ) 

گرز باید در خور پهلوان باشد.

کنایه از : کبوتر با کبوتر باز با باز همجنس با همجنس کند پرواز

 

منبع : كتاب جغرافياي خوانسار . تاليف : حميد رضا مير محمدي ( با اندکی تلخیص و تصرف )